آدمهایی را دیده ام که
هر روز حال خوب خیرات می کنند.
همان هایی که غصه هایشان را برای خودشان نگه می دارند
و شادی هایشان را تقسیم می کنند،
ترجیح می دهند هر روز صبح انرژی های مثبتشان را
زودتر از خود بیدار کنند و انرژی های منفی شان را
رها کنند تا بخوابند.
از قلب مهربانشان، پرنده ها کنارپنجره شان لانه میکنند
و هر روز صبح برایشان از عشق می خوانند...
همانهایی که لبخندشان را از دختر بچه ی ماشین کناری دریغ نمی کنند،
از کنار پیرزن عابر بی تفاوت نمی گذرند.
حتی مورچه ها و گربه های کوچه شان هر روز از مهربانیشان سهم دارند.
گمان کنم خدا هرشب بالای سرشان اسپند دود میکند
و صبح ها با نوازش پروانه ها بیدار میشوند...
آنها حتی پس از مرگشان هم مهربانی خیرات میکنند و در زندگی جدیدی شکوفه میزنند
و سبز میشوند