سلام
اولین بار که رفتم خونشون همه چیز خوب بود الا یه مورد...
شاخام زد بیرون
غذا رو آوردن مادرشوهر رفت یه بشققاب بزرررررگ ته دیگ آورد به همه گفت کسی ته دیگ نمیخواد؟من خودم عاشق ته دیگم اونحا روم نشد گقتم نه ممنون ولی برام یه تکه ی کوچیک گذاشت،درکمال ناباوری دیدم بشقاب پر از ته دیگ رو گذاشت حلو خودش و شروع کرد به خوردن...همیشه مدلش اینطوریه حتی خونه ی ماهم که میاد میپرسه کسی ته دیگنمیخواد و شاید ما رومون نشه یه مقدار کوچیک برداریم تاتهشو خودش نوش جان میفرماید...تازه ناگفته نماند دندون نداره
ماها خودمون ته دیگ میکشیم میذاریم سر سفره تاره دست به دست میکنیم اگه کسی خواست برداره...🤬🥵🥴😑🤐😫😫😫😫😫🙄😣