بچه هامنوشوهرم ازسن بچگی همبازی هم بودیم من پنجم بودم اون اول راهنمایی ک باهم دوست شدیم اون موقع هامن موبایل نداشتم ولی بعدهابرام گرفتن منوعشقم خیلی همومیخواستیم شیش سال دوست بودیم ک وسطاش نه ماه وهفده روزقهرکردیم ولی بعدش بازم اشتی کردیم خیلی همومیخواستیم اماشوهرم شیطونی خیلی میکردولی من عاشقش بودمهردومون پدرامون نظامیه ازشانس من مارومنتقل کردن جنوب ولی بازدوستیمون ادامه داشت
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اره عزیزم...میبینی...من با اینکه اصلا مذهبی سفت و سخت نیستم از چهله زیارت عاشورا و ذکر خونه دار شدن واقعا ب طرز عجیبی ک خودمم نفهمیدم چی شد نتیجع گرفتم
.دوس دارم همسرم خوب شه معجزه شه و سنگای کلیه ش از بین بره و دیگه هیچوقت سنگ نسازه...