2737
2734
عنوان

4ساله اواره ایم باشوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 3307 بازدید | 146 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

18سالم بوداقامونم 19ک پیش دانشگاه وول کردثبت نام کردسربازی قراربودسه ماه بعداعزام شه مدام براش اشک میریختم همش بهم میگفت من برم خدمت تورومیدن شوهرمدام باهام دعوامیکردبی قراری میکردک نرم ازخونه بیرون نرم پیش مامانم میگفت تواجتماع نباش 

2728
2738

اخه مامانم بعداینکه ازتبریزاومدیم خیلی وابسته خواهراش بودمجبورشدرستوران بازکرداینجابابامم ک نظامیه منم اکثرامیرفتم پیش مامانم اینم میگفت نرورستوران

ماداشتیم برمیگشتیم جنوب اومدتوترمینال کناراتوبوس نگه داشته بودهمچین اشک میریختیم دوتایی واقعاسخت بود ...

مگه تو نمیگی مامانم نشست تو ماشینش ما رفتیم کافی شاپ اگه مامانت ماشین داشت چرا رفتین ترمینال ماشین مامانتو جیکار کردین؟تو تبریز ولش کردین؟

برای مادرم یک صلوات بفرستید و برای مادر شدنم هم یک دعای خیر کنید ممنونم فعلا باردار نیستم ولی تیکرم به همین زودی واقعی میشه😊
خوشبحالتون مامانا چقد خوب شدن زمان ما خیلی مذهبی بودن

بچه هامن ازبچگی ب مامانم گفته بودم یااین یاهیچکس واقعاعاشقش بودم بچه هامامانم حتی منونمیزاشت تنهابرم دیدنش بزورراضیش میکردم چون خودشوخونوادشومیشناخت اخه همسایمون بودن

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز