ببین اگر تونستی از یه مشاوره کودک و نوجوان کمک بگیر .....
من چند تا مورد به ذهنم میرسه که بهت پیشنهاد میدم ، خودت بهش رنگ و هدف بده و اگر دوست داشتی امتحان کن ....
ببین پسر بچه دوست داره که قدرت داشته باشه و پررنگ دیده بشه و .... سعی کن بهش قدرت و مالکیت بیشتری بدی که بهت جذب بشه ،
مثلا طوری وانمود کنی که اون قهرمان زندگیته و چقدر واست مهمه و چقدر دوستش داری ....
مثلا توی رختخوابش ، کمدش ، توی دفتر مشق یا.... یا نامه کوتاه بنویس که پسرم دوستت دارم و یا بهت افتخار میکنم پسرم .... یا همیشه آرزو داشتم که پسری مثل تو رو داشته باشم که خدا بهم تو رو داد و ......
سعی کن روی برنامه ریزی بری باهاش ارتباط برقرار کنی .... مثلا خودت رو غمگین بگیری و بگی حالم خوب نیست میشه بیای پیشم و کنارم باشی ؟ اگر اومد بگو میشه واسم یه قصه تعریف کنی ؟ اگر تعریف کرد با هیجان زیاد گوش بده و بعد بگو مرسی که حالم رو خوب کردی و تو قهرمان منی و ....
اگر تعریف نکرد ، کمی از خودت بگی کوتاه که دلم گرفته و امروز حال خوشی ندارم زیاد و .... بعد مرسی که به حرفام گوش دادی حالم بهتر شد ، ازت ممنونم که هستی و چه خوب که تو رو دارم .....
مثلا برگ پاییزی و چسب و برگه بیار و بگو که من حوصله ام سر رفته ، میشه بیای بهم کاردستی یاد بدی و .... اون رو استاد و مربی درست کردن کاردستی کنی و آخرش کاردستی برگ پاییزی رو بزن به دیوار و زیرش بنویس کار مامان و پسری ...
شبها که واسش قصه میگی.... قصه یه مادری رو بگو که پسرش رو خیلی دوست داشت و آرزو داشت که همچین پسری داشته باشه تا اینکه خدا آرزوش رو برآورده کرد و بهش یه پسر داد ....
بعد بگو به نظر تو اون مادر باید چی کار کنه که پسر رو خوشحال و خوشبخت کنه و ....
یا اینجا یا تاپیک خودت رو باز کن اگر دوست داشتی
و اینا رو امتحان کن و بیا نتیجه اش رو بگو که بتونیم با هم همفکری کنیم که انشاءالله زودتر به آرامش و خوشبختی برسی