دلم خواست یکم بنویسم براتون ..
الان من چسبیدم ب شوفاژ و گوش میکنم ب سکوت خونه ...
دخترم سرماخورده و بعد کلی نق نق و گریه تهشم با تاثیر داروهای خواب آورش خوابیده ..
شوهرمم خونه نیست
و
همه ی برقا خاموشه چون چشمام خستس .. از نگاه کردن ب شیطونیا و وای نیفته..وای نشکنه..وای نخوره بپره تو گلوش..وای..وای..وای...و ....
یه کاسه انار دستمه ولی دلم نمیخواد بخورمش ک خرچ خرچ زیر دندونام دونه هاش صدا بدن و سکوت قشنگمو بشکنن چون گوشامم خستس ...
کی درک میکنه حال الانمو؟
پست.اول.خار.نداشت#
مادر_خسته#