قراربود فردا صبح بريم قشم براي خريدسيسموني.شوهرم زنگ زد گفت كولر ماشين خرابه بردم تعميرگاه گفتن فردا بياردرست كنيم.شوهرم گفت بزار صبح جمعه ميريم
من ميخاستم صب زود برم تا مادرشوهرم خبردار نشده اما مطمعنم تا جمعه خبر دارميشه ميگه منم ميام
فوري هم ميدوه جلو سوارميشه منم كمر درد بايد بشينم عقب اونجا هم هي غر ميزنه ك غذا رستوران نميخورم خونه تميز نگرفتين.چرااينقدر خريد ميكني؟!چراهمه چي گرون!بخدا ب جونم زهرميكنه
ي دعايي بلدنيستين بهم بگين بخونم اين مريض بشه توخونش بيفته.
😢😞😞😞😞😞😞