برا تو خواهر شوهرته برا من عروس عموی شوهرم اومده بود خونه مادرشوهرم شام همه فامیل دعوت بودن من بچه هامو برده بودم اتاق بخوابونم کوچیکن پیششون بودم بعد ک اومدم باز دنبال بچه ها بودم برگشته میگه اصلا کار نمیکنیا گفتم چطور کارای منو تو داری میکنی؟گفت وظیفه توء کار کنی ن من گفتم وظیفه منم تو بهم نمیگی وظیفه ایم ندارم هروقت اومدی خونم کار نکردم ب تو دادم اونوقت بگو