امروز اول ابانه،نمیدونم چرا از بچه گی این ماه رو خیلی دوست داشتم دلم میخواست خودم یا حداقل شوهرمم ابان ماهیی باشه ولی نشد خوب ولی در عوضش امیر علیم قرار بود ابان ماه به دنیا بیاد پسر کوچولوی خودم قرار بود ۲۱ روز دیگه به دنیا بیاد دلم حسابی براش تنگ شده کاش سر موقع خودش به دنیا میومد هر چی به ۲۲ ابان نزدیک تر میشم دل تنگیم هم بیشتر میشه نمیدونم چرا سرنوشت من باید این طور باشه خواطرات بچگی هر چی یادم میاد تلخ تلخه تا الان شاید خوشیایی هم بود این وصط ولی غم ها خیلی پر رنگ تر بودن
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
خانمی با یادآوری گذشته خودت رو عذاب نده بذار تو گذشته بمونن انشاالله چند روز دیگه نی نی رو بغل میکنه به فکر اون باشه الان غصه واسه اون بچه مثل زهره،استرس و غصه داشته باشی کولیک میگیره طفلک نکن