2733
2734
عنوان

حمله پانیک وقتی با شوهرم رفته بودم سینما😔

| مشاهده متن کامل بحث + 1550 بازدید | 85 پست
من شبا موقع خواب از ترس و وحشت از تاریکی خوابم نمیبره دستای مامانمو میگیرم بعد میخوابم

من الان بهتر شدم شبا شوهرم شبکاره تنها میمونم ولی دقیقا موقعی که داره چشام بسته میشه لامپو خاموش میکنم😄

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من الان بهتر شدم شبا شوهرم شبکاره تنها میمونم ولی دقیقا موقعی که داره چشام بسته میشه لامپو خاموش میک ...

من ک خیلی میترسم حتی وقتی شوهرم تو حاله و من تو اتاق نمیتونم تنها تو اتاق بخوابم تا چشمامو میبندم وحشت تمام بدنمو میگیره 

شبا شوهر بیچارمو چن بار بیدار میکنم

خانومایی ک سیاست ی زن زرنگو ندارن کتاب زنان زیرک حتما بخونین.میشه برا نی نیم ی صلوات بفرستین که بمونه برام این دفعه...خدا جونم مرسی بابت هدیه ای ک گذاشتی تو دلم😍😍🤗فندوق جونم منتظرتم 
چ جوری میشی دقیقا؟؟؟

اولش با یه حس استرس عادی شرو میشه ولی هی بدتر میشه نفس تنگی تپش قلب سرگیجه دستوپا یخ میکنه حس میکنی الان میمیری

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن
2728
ببخشید اشتب نوشتم تیکه آخرم اومدم بنویسم امتحان کن ببینم یادگرفتی یان

ن متاسفانه گلم یاد نگرفتم من

نمیشه با عکس بگی البته اگه زحمتی نیس

خانومایی ک سیاست ی زن زرنگو ندارن کتاب زنان زیرک حتما بخونین.میشه برا نی نیم ی صلوات بفرستین که بمونه برام این دفعه...خدا جونم مرسی بابت هدیه ای ک گذاشتی تو دلم😍😍🤗فندوق جونم منتظرتم 
اولش با یه حس استرس عادی شرو میشه ولی هی بدتر میشه نفس تنگی تپش قلب سرگیجه دستوپا یخ میکنه حس میکنی ...

واایی من شبا همینطوری میشم

خانومایی ک سیاست ی زن زرنگو ندارن کتاب زنان زیرک حتما بخونین.میشه برا نی نیم ی صلوات بفرستین که بمونه برام این دفعه...خدا جونم مرسی بابت هدیه ای ک گذاشتی تو دلم😍😍🤗فندوق جونم منتظرتم 
ای بابا خب با شما چکار داشت شما میومدی بیرون بعدم اینا چیه میبینید حیف اعصاب آدم نیست؟!

من خیلی به ندرت فیلم میبینم اون یه بارم به اصرار شوهرم که هی میگفت بیا دوتایی بریم سینما رفتم

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن

منم از تاریکی میترسیدم ولی تو دوران نوجوونی مادرم یه روز بهم گفت به این فکرکن که تاریکی عین همون چیزیه که تو روشنایی سرجاش هست هیچی عوض نمیشه جز روز و شب دیگه عادت کردم فهمیدم واقعا چیزی نیست

2738
ن متاسفانه گلم یاد نگرفتم من نمیشه با عکس بگی البته اگه زحمتی نیس

زحمتی نیست عشقم ولی گوشی من عکسونمیفرستع متاسفانه من میگم برو ی تاپیک بزن بنویس چطوری تگ میکنیدباعکس بفرستین من عکس نمیشه بفرستم نمیدونم گوشیم چ مرگش شده

🤲خدایا خیلی انتظار سخته اینکه ندونی باید منتظر باشی یا بیخیال بشی ، خدایا هیچ وقت هیچ زنی رو ناامید نکن از مادر شدنش😔چون درد داره اینکه آدم ندونه قراره مادر بشه یان ،از ی جایی ب بعد خودشو میزنه ب بیخیالی ولی این بیخیالی نیس حس ناامیدی هس ک تو وجود اون زن ایجاد شده😢خدایا ب همه منتظرا بچه بده ب منم بچه بده ۵ سال شد دیگه خسته شدم همسرمم ازم سرد شده دلش بچه میخواد حق داره خدایا خودت دل همسرمو شاد کن
اتفاقا بنظر من خوب شد رفتی با ترست رو برو شدی و دیدی واقعا همچینم غول نبود ازش میترسیدی... با ترسات ...

خیلی سعی میکنم با ترسام بجنگم

یه ماه بعدش باخواهرو مامانشو شوهرم رفتیم سینما نگفتم نمیام رفتم ولی کلی خوراکی بردم تا آخر فیلم خودمو مشغول کردم حالم بد نشد دیگه

دیشبم ساعت ده شب تو بارون تنها رفتم بیرون😄 از شب تنها بیرون رفتنم وحشت داشتم اولاش که از خونه اومدم بیرون ضربان قلبم همینطوری داشت میرفت بالا ولی کنترل کردم

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن
اولش با یه حس استرس عادی شرو میشه ولی هی بدتر میشه نفس تنگی تپش قلب سرگیجه دستوپا یخ میکنه حس میکنی ...

بمیرم چ احساساتی هستی تو

🤲خدایا خیلی انتظار سخته اینکه ندونی باید منتظر باشی یا بیخیال بشی ، خدایا هیچ وقت هیچ زنی رو ناامید نکن از مادر شدنش😔چون درد داره اینکه آدم ندونه قراره مادر بشه یان ،از ی جایی ب بعد خودشو میزنه ب بیخیالی ولی این بیخیالی نیس حس ناامیدی هس ک تو وجود اون زن ایجاد شده😢خدایا ب همه منتظرا بچه بده ب منم بچه بده ۵ سال شد دیگه خسته شدم همسرمم ازم سرد شده دلش بچه میخواد حق داره خدایا خودت دل همسرمو شاد کن
خیلی سعی میکنم با ترسام بجنگم یه ماه بعدش باخواهرو مامانشو شوهرم رفتیم سینما نگفتم نمیام رفتم ولی ک ...


خیلی خوبه ادامه بده.. موفق میشی ♥ ترس ساخته ی ذهن ماست ولی وجود نداره، خطر واقعیه اما با ترس خیلی فرق داره. آدمای موفق خطر رو میدونن اما نمیترسن

تبسمی اگرم رو دهد ز عیش ندانی، که گاهی آدمی از کثرت ملال بخندد ...
یعنی چجوری شدی؟ به بهانه دستشویی میومدی بیرون؟

استرس تپش قلب نفس تنگی سرگیجه حس مردن😑

اتفاقا به بهونه دسشویی میخواستم بیام نذاشت گفت بمون الان تموم میشه

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن
خیلی بده شاید باورت نشه ولی حتی وقتی دستای مامانم تو دستمه تو دلم میگم نکنه این دستای مامانم نیست چن ...

میدونم چی میگی منم شبا برا دسشویی پامیشم لامپارو روشن میکنم حتی خونه مامانم با اینکه بقیه خوابن ولی روشن میکنم تا برمو برگردم تو رختخواب

بعضی تجربه ها انقد بزرگن که DNA ات رو تغییر میدن
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730