نه حالا خدايي براي من اين طور نيستن خودشون جايي بدون دعوت دعوت كنن
ولي كلي ميگم مشكلات ديگه اي داشتم اونم تقصير خودم بود نه اونا بنده خدا ها خواسته اشونو ميگفتن من رو به موتم بودم بايد انجام ميدادم شوهرم ميگفت نميخواد من ميگفتم نهههه زشته
خدايي نميدونم فازم چي بود
يا شوهرمم و مجبوور ميكردم فلان كارو براي خانوادش انجام بده شوهرم ميگفت بابا نميخواد حوصله ندارم يا شرايطم الان مساعد نيست من ميگفتم نههههه زشته بايد بشه بايد انجام بدي
بقول خواهرم ميگه از بس ميخواي به همه بگي آقا من خوووووبمممم تقصير خودته راستم ميگفت ها نه كه از قبل برنامه ريزي شده باشه ولي وقتي به رفتارام نگاه ميكنم دقيقا همين برداشت ميشه ديگه وقتي ادم شرايطشو نداره خسته اس مريضه و .... مجبورشم نكردن چرا خودش خودشو مجبور ميكنه چرا خودكشي ميكنه واسه همه هيچكي براش خودكشي نميكنه ولي يك ادمي كه همش دنبال رضايت بقيه اس براي همه خودكشي ميكنه
اشتباه كردم الان تغيير رفتار دادم وقتي خسته ميشم وقتي كار دارم وقتي مريضم وقتي اصلا حوصله ندارم هيچكاري انجام نميدم يا راحت ميگم نه !!!! يكم تعجب كردن فهميدم حتي شوهرم ميگفت چيزي شده ميگفتم نه بابا هيچي نشده فقط ميبيني كه مريضم ميگفت اره ميبينم اماااا .... ديگه حرفشو ميخورد اخه چي بگه ؟؟؟؟؟ بگه اما قبلنا حالت از اينم بدتر بود ولي بازم همه كاري براي خانوادم ميكردي؟؟؟؟ 😐
نه نميتونه بگه چون روش نميشه!