خانوما خدانكنه ما بخايم جايي بريم مادرشوهرممم ميگ منوببرين بخداديوونم كرده
صب زود ميخايم بريم ي سفري ك سيسموني بخرم
الان ي شهر دور از خانواده هامون زندگي ميكنيم.شوهرم ميگ بيا امشب بريم شهرخودمون بخوابيم از اونور بريم...من گفتم نه من از اينطرف ميخام برم كي حوصله داره شب توجاده باشه!چون ميدونم بريم اونجا بي بروبرگرد خواهرشوهر يامادرشوهرميخان بيان همراهمون!
ديگ ميخاي خريد كني ميگ اينوميخري چي بشه واي چ گرونن واي....كلا زن رو مخيه
چي ب شوهرم بگم ك امشب نريم اونجا!؟؟؟؟
مادرشوهرشماهم اينطوريه؟