سلام من با خانواده شوهرم تو یه اپارتمان هستیم قالی اشپزخونه خیس شده بود شوهرم برد بالکن بالا انداخت تا خشک بشه اما غافل از اینکه بارون اومده بود و منم متوجه نشدم اونا هم قالی رو برنداشتن اخرش شوهرم اومده میگه تقصیر توی که نرفتی سر بزنی ببینی خشک شده یا نه اخه من از کجا میدونستم بارون میباره از طرفی دیشب گفت فردا که از سرکار اومدم خودم میرم میارم منم رو حساب حرف اون نرفتم دنبال رو فرشی تمام سعیمو میکنم وقتی میاد از چیزی ایراد نگیره دیروز از رو فرشی کنار در ایراد گرفت که پرا مرتبش نمیکنی منم امروز مرتبش کردم کلا هرکاری میکنم نمیتونم راضیش کنم دیگه کم کم از این اخلاق دارم خسته میشم چون میگم من چه گاری بکنم چه نکنم اخرش مقصر منم و باید غرهاشو بشنوم