2726
ناراحتم از اینکه ابلهانه ازدواج کردم الانم طلاق بگیرم میشه ی طلاق ابلهانه  کلا گند زدم ب زندگی ...


پس خودتونو سرگرم به کارایی کنین که کمتر ناراحت باشین(کاریه که شده) به قول خودتونم راه برگشتی ندارین...

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
پس خودتونو سرگرم به کارایی کنین که کمتر ناراحت باشین(کاریه که شده) به قول خودتونم راه برگشتی ندارین. ...

کاش میشد 

ادم بعضی وقتا با ی اشتباه تمام اینده و ارزوهاشو نابود میکنه 

ی اشتباهم کافی بود واسه نابودی من 


اوا خواهررررررررررررررررری 

میدونی نقطه حماسی داستان چیه؟

تو داری به خیال خودت تیکه میندازی و من دارم بهت میخندم

ادامه بده گلم بگو ببینم دیگه چی بلدی زورتو بزن شاید نتیجه داد خخخ

بدبخت ما شوهرها حالا بیا برو زحمت بکش    

زحمتی که شما می کشین واسه بقای نسل تونه ارزش داره

وقتی اسم و فامیل شما میره روی بچه 

ولی زن چی ؟ چرا باید الکی زحمت بچه بزرگ کردن خصوصا درد زایمان  به خودش بده

...       
کاش میشد  ادم بعضی وقتا با ی اشتباه تمام اینده و ارزوهاشو نابود میکنه  ی اشتباهم کا ...

نه همیشه همه چیز جبران پذیره شما هم برو پیش یه مشاور کار بلد تا بهت راهکار خوب بده بنظرم حالا زوده زندگیتو ببازی

با گزینه گریم خیلی موافقم البته در رابطه با ستایش 2 خیلی خیلی پیر کردن از اول فیلم گفتم ،بعدم اینکه اگه تو جامعه جا میافتاد این همه مخالفت تو تاپیکها چیه ،پدرشوهرم منم همچین میگه کثیفه انگار واقعا چیه و دوروبرام تو واقعیت خیلیارو دیدم قبول نکردن جا داره باز به این ملت بقبولونن که زن هم حق زندگی داره

من تازه ۱۸ سالمه  الانم واسم خواستگار اومده  همه میگن مورد خوبیه  ولی خودم دو دلم& ...

عزیزم از تجربه ی من درس بگیر کاش زمان ما هم اینترنت اینقدر باب بود و یکی اینارو به من میگفت من دقیقا ۱۸ سالگی ازدواج کردم همه می گفتن خوبه حتی خواهرم گفت اگه من با خواستگار اولم ازدواج کرده بودم حالا پولدار بود و خوشبخت تر بودم و ... همه از جمله مامانم و مادربزرگم و دایی و ... می گفتن خوبه ازدواج کن منم به نظر خودم بچه بودم و گول زرق و برق ازدواج رو خوردم( البته ببخشید نسبت به سن الانم که ۳۰ سالمه میگم بچه)خلاصه ازدواج کردم تو سن پایین با پسر ۲۳ ساله و چه مشکلاتی که نداشتم از کدوم واست بگم که چقدر شوهرم بچگی کرد وقتی رفتم مشاور بهم گفت مردا تازه ۲۸ سالگی به بلوغ فکری میرسن و من سالها زجر کشیدم از خانواده ش و بچگی خودش تا بزرگش کردم😁

درسته الان وضع مالی خوبی داریم و شوهرم خیلی بهم اهمیت میده حتی از خانواده ش گذشت به خاطر من ولی عقده ی سالهای پیش هنوز تو ذهنم هست و دلم میخواست یه جور دیگه اون روزهام می گذشت فک میکنم وقتی دانشگاه میرفتم چقدر واسم خواستگار پیدا میشد چه کیس های عالی ولی من اون موقع یه بچه هم داشتم ولی پسرای کلاس فک میکردن مجردم همه ش دنبالم بودن حتی تو دوره های زمانی مختلف چند نفرشون که عالی بودن ازم خواستگاری کردن فک کن با وجود یه بچه چون من خیلی سر سنگین بودم تو کلاس که کسی به خودش اجازه نده بهم چیزی بگه تازه خوششان میومد   خیلی بد بود چون خیلی اون موقع تو زندگیم مشکل داشتم آرزو میکردم کاش ازدواج نکرده بودم  نمیخوام بگم این کارو بکن یا نه فقط دارم از تجربه م میگم 

من با وجود اینکه شوهرم خیلی اهل این نیست که نگذاره از خونه بیرون برم یا غیرت بیخودی داشته باشه با این حرف بزنم با اون نزنم ولی دلم میخواست جوونیم رو جور دیگه میگدروندم خودم رو درگیر خانواده و فامیل شوهر نمی کردم ،کارایی که دوست داشتم کلاسهایی که دوست داشتم سفرهایی که دوست داشتم میرفتم به جای اینکه با مادرشوهر و خواهرشوهر جنگ داشته باشم که چرا شوهرم ،پسر اونا منو دوست داره 🙄  

البته یه خوبی هایی هم داره و اون اینکه پسرم رو هر کس باهام می بینه فک میکنه داداشمه ۱۲ سالشه اون موقع من لذت میبرم😉 

امیدوارم از تجربه م کمک بگیری و درست تصمیم بگیری


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز