سلام.امروز.باید.ببرم.بیمارستان.تا.دکتر.جراح.جای.عمل.رو.ببینه.وبگه.عمل.نتیجه.بخش.بوده.یا.نه.امیدوارم.که.نتیجه.بخش.باشه.هفته.پیش.بود.که.متر.فلزی.انگشت.۴سمت. راست.دستش.تاندومش.قطع.شد.مامانای.عزیز.هر.چیز.پیش.پا.افتاده.از.نظر.ما.میتونه.به.بدترین سی تبدیل.بشه.خیلی.حواستون.جمع.باشه.پسرم۲سالشه.که.با برادر۵سالش بازی
میکرد.حین.بازی.برادرش.متر.رو.از.دست.پسر۲سالم.کشید.وباعث شد.کارش.به.بیمارستان.بکشه.وتحت.بیهوشی.در.اتاق.عمل.جراحی.پیوند.تاندوم.قرار.بگیره.نمیدونید.چه.صحنه.وحشتناکی.بود.خون.چند.جای.خونه.ریخته.بود.بیمارستان.میلاد.قبولش.نکرد.گفت.الان.دکتر.نداریم.فرستادبیمارستان۱۵خرداد.واونجا.سریع.سر۱ساعت.کارهای پرونده.وآزمایش.انجلم.شد.وعملش.کردن.امروز.هم.بعد۷روز باید بره.دوباره.بیمارستان
فقط خواستم.بگم.براش.دعا.کنید.خوب.شده.باشه.خیلی.نگران.حال.بچمم.ودلم.خونه.که.چه.زجری.دوباره.میکشه.برای.تعویض.باند.چون.از.دکتر.میترسه