بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یعنی ازونجایی که تو بیمارستان باهم حرف میزدنو تااون ملافه
ملافه رو برای مریض میندازن ...ندیدی متکا هماورد؟..بیخیال بابا ...چقدر گیر میدین اه
درمهربانی همچون باران باش که در ترحمش علف هرز و گل سرخ یکی است ...اینجا همه مجازین چه خوب باشن چه بد تا یک ساعت دیگه که تو به روزمرگی هات برسی اونا از یادت میرن ...ادب نشانه شخصیت انسانه پس با انسانی که ادب نداره بحث نکن ...اینجا عده ی زیادی هستن که میگن ما انسان دوستیم ولی به هرچیزی که مطابق میلشون نباشه توهین میکنن...به کسی که تو ۱۷ سالگی ازدواج کرده میگن بدبخت و بیچاره و چون مجبوره داره تظاهر به خوشبختی میکنه ...اینجا آدمها با حرفای قلمبه سلمبه هرچی دلشون میخواد بهم میگن ولی در نهایت مجازین و حقیقی نیستن ...
مسخره شد. نه به اون همه نجابت و وفاداری نه به این همه عجله
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
اینکه اینقد میگفت طاهر اصلا نمیخام ازدواج کنم الان یهو گفت بله ،مهدی گفت نفس نفس چرامیزنی ،بااون پاش میخاد فردا عقد کنه
من قوی ام چون ضعف های خودم رامی دانم ،من شجاعم چون اموخته ام وهم رااز واقعیت تشخیص دهم ،عاقلم چون ازاشتباهاتم درس می گیرم ،و...می توانم بخندم چون باغصه اشنا شده ام .