ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
مثلا میومد دفتر سرش مینداخت پایین هرکی حرف میزد سرش تو گوشی بود ولی تا من میخاستم حرف بزنم انگار شوک وارد میشد بهش چهارچشمی نگاه میکرد انقدر مغروره به هیچکس سلامنمیده ولی با من کلی گرممیگرفت به هر دلیلی دوست داشت باهام حرف بزنه رفتارام زیر نظر میگرفت جدی بود ولی به کوچیکترین حرف من با صدای بلند میخندید صداش میکردم هربار میگفت جاااان و این حرف فقط به من میگفت و مطمئنم عمدی میگفت چون خنده اش میگرفت بلافاصله نگاهم میکرد تا متوجه میشدم لبخند میزد سرش مینداخت پایین همه ی همکارای می گفتن این با تو یه جور دیگه اس و واقعا هم رفتارش با من متفاوت بود
خیابان پر است از آدم هایی که عطر تو را زده اند اما بوی تو را نمی دهند...🍃
به نظرت یه دختر چندسال باید صبر کنه یا منتظر بمونه ؟
به نظر من پسرا مثل ما دخترا پیچیده نیستن تک بعدی هستن اگه دختری رو بخان به چندماه هم نمی کشه ابراز علاقه میکنن من خودم ۲سال صبر کردم موقعیت هام خراب کردم بلکه یه روز مطرح کنه ولی نکرد
خیابان پر است از آدم هایی که عطر تو را زده اند اما بوی تو را نمی دهند...🍃
وقتی تو جمع هستیم تمام توجهش بهم هست و هی دوست داره سر صحبتو باز کنه . اما الان 2 سال گذشته ام ...
رفتارهای این به قدری تابلو که اولیا اومده بود درس پسرش بپرسه بعد اینکه این رفت سرکلاس پرسید آقای فلان مجرده؟گفتم بله چطور گفت همه ی حواسش پیش شما بود احساس کردم خیلی ازت خوشش میاد
خیابان پر است از آدم هایی که عطر تو را زده اند اما بوی تو را نمی دهند...🍃
مثلا میومد دفتر سرش مینداخت پایین هرکی حرف میزد سرش تو گوشی بود ولی تا من میخاستم حرف بزنم انگار شوک ...
من خییییلی بم نگاه میکنه خیلی اولا اینجوری نبود تقریبا دو ساله ک اینجوری شده موقعیتش پیش بیاد بهم ی چیزی میگه ک من هر دوبار متوجه نشدم ک چی بم گفته نگاش میکنم لبخند میزنه بعد سرشو میندازه پایین..یبار منو نشون یکی از خانوادشون میداد یواشکی ولی من متوجه شدم..با ماشین ک هس منو ک میبینه سرعت ماشین روکم میکنه..من زیاد بهش نگا نمیکنم خیلی بهش بی توجهم گاهی نگاش میکنم وقتایی ک نگام بش نیس یجوری میخاد جلب توجه کنه مثلا یهو گاز میده ب ماشین
خدایا...شبیه بادکنکی شده ام از بغض هایی ک ب اجبار فرو داده ام ..التماست میکنم..فقط یک سوزن..تکه تکه شدنم با خودم..