سلام
دوستان عزیز من پسر هستم 17سالمه از تهران. من هرکاری میرم زود درمیام من مدرسرو ول کردم بخاطره این ک مادرم گفت برو کارکن. من میبینه میگه اونو نگاه کن ببین ج بالاترن ازتو میره سرکار هی بابام میگه بروسرکار اذیتم میکنه بابام مخمو خورده درکم نمیکنن واقعن موندم چیکارکنم. هرکاری ک میرم دوسه روزه میامبیرون اصن حال وحوصله کارکردن ندارم بی انرژیم همش ت فکر فرو میرم هرکاری ک میرم کمرم درد میکنه. پاهام کاره هی برامسخته نمیتونم انجام بدم لامصب از این طرفم هی بابا ننم گیر میدن غرمیزنن پول میخوام دسته خودم ت جیبم باشه اما نمیتونم جدی نمیخوام از ننم پول بگیرم. هر فامیلی دوستی آشنایی میبینی میگه هنوز ت نرفتی سرکار؟ منم موندم ازخجالت چی بگم پسرداییمو وپسرعمومو ک میبینم ی جا دارن قشنگ کارمیکنند ازخودم بدم میاد اندازه اوناهم نیستم اخه چرا اینطوریم خدایا کمکم کن توجه نمیکنم ب کسی. دنبال کارمیگردم پیدا میکنم میرم برای مصاحبه ولی فرداش نمیتومم برم میبینین نمیتونم ازجامپاشم خودممیخوام ولی نمیشه... جدی میگم من علاقه ب آشپزی دارم رستوران اینا
هیچی دیگ خونه نشین شدم میگم بدعا نویسم پیم دادم فک کردم دعام کردم طلسمم کردم واقعن همیجوری بوده ی نفر طلسممکرده نمیتونم سرکار بچه ها از آشناست نمیدونم کیه نمیدونم برای دشمنیه چیه موندم اخه من چرا 😭😭
ب پولم احتیاج دارم. ولی گفتم دیگ نمیتونم کارکنم. موندم چیکارکنم شما خواهشن ی راه حلی بگید ب من انجام بدم تاخلاص شم بگین ک چیکارکنم😒😔🙏