من پدر شوهرم هفتته ای دوبار خونه شون میرم از قدیم بعد هر بار میگفتن کجا میگردی که از ما سر نمیزنی
بعد یه هفته اتفاقی هر شب رفتم خونه شون بعد یه شب نرفتم باز شب بعد رفتم یعنی توی اون هفته شش بار همو دیده بودیم
بعد پدر شوهرم باز گفت کجا میگردی
گفتم بابا من که این هفته همه اش خونه شما بودم
بعد گفت تو هرشبم بیای من این حرفو میزنم
خخخخخ
خلاصه فقط باید بگی چشم و نری ...تامام