یاد یکی از دوستان دور افتادم که خیلی دلش از مادر شوهر ش شکسته بود یکدفعه خبر آوردن که توی جاده تصادف کرده و برای همیشه رفته
من میگم خدایا خودت حلش کن و این مساله نرفتن من به خونه اش باعث بد شدن رابطه من و شوهرم شده و میگه پس پسرم رو با خودم میبرم ...اونا از خداشونه که من نرم و نوه اشون و پسرشون رو فقط ببینند واسه همینه که میگم خدایا خودت کمک کن