من خالم مجرد بود شوهرم دست نمیداد بهش
با خیالش میگفت مثلا زشته شاید خجالت بکشه
نامزد کرده بود باشوهرش اومده بوون خونمدن....شوهرم دست داد شوهرش هم مذهبی
مثلا ما مشکلی نداریم عکس عروسی منو رو دیوار اتاق ببینن
ولی اون حتی عکس بزرگ نکرد که نکنه یکی بیاد ببیته
بهدا خالم بهم گفت واا...بگو دست نده سربسته
منم فهمیدم گفتم دست نده بهش
درحالی که من به عالم و ادم دست میدم