اینایی که خوششون نمیان جاش توی تاپیکم نیس گزارش بزنین برام مهم نیس
خلاصه منو شوهرم یه سال و نیمه ازدواج کردیم منم دانشجوی عمران هستم شهریه دانشگاهم رو پدرم میده شوهرم اوایل عقد مغازه چینی فروشی و کادویی زده و هم مغازه رو اجاره کرده از وقتی که باهاش دوست بودم نگهبان پارکینگ بود
اختلاف سطح خانواده خودم با خانواده شوهرم خیلی فرق میکنن خونه پدریم الهیه اس و خونه پدرشوهرم خاوران منو شوهرم نزدیک خونه پدرشوهر هستیم زندگیمون بد نیس خیلی همو دوست داریم اما یه ایرادی شوهرم داره خیلی تنبله و همش در مورد کارش با من بحث میکنه خونه ۴۰ متری زندگی میکنیم
شوهرم بخاطر پول بابام نیومد ولی عاشق هم شدیم اختلاف سنی منو شوهرم ۱۱ ساله اس خودم ۲۱ شوهرم ۳۲
توی دوران عقدم پدرم شوهرمو ساپورت کرد براش لباس خرید تا جلوی خانواده و دوستای پدریم لباس برند به تن داشته باشه
مادرم از اول مخالف ازدواجم بود میگه توی سطح ما نیس در واقع شوهرم از قشر متوسط جامعه اس
من تک فرزند خانواده هستم پدر و مادرم برام زحمت کشیدن دوست داشتن منو به مرد پولدار بدن خودم نخواستم دنبال اخلاق و ذات خوب یه مرد بودم اخر مرد خوب گیرم اومد