اونم خیلی دوسم داره ها هرکاری هم بخاطرم میکنه اما نمیدونم تفاوت بین ماهیت زن و مرد هست ک فک میکنم من احساسات بیشتری از خودم بروز میدم و اون کمتر و یا واقعا اونقدری ک من میخامش عاشق نیست
بعد من هی تو جونش میرم دست خودم نیست اصلا دیوونه واره حسم نسبت بهش اما اون اینجوری نیست تا این حد
بعد به غرورم بر میخوره نق میزنم و همش گلایه میکنم
تازه عروس و دومادم نبستیما 10سالی هست باهمیم
چیکار کنم یکم خودمو کنترل کنم ازش دوری کنم با اون یاد بگیر احساساتی تر باشه منو راضی کنه اصن نمیدونم چیکار کنم