2726
عنوان

بااین شوهرو خاهراش سرمو کجا بکوبم

744 بازدید | 44 پست

سونو انومالی غربالگری ان تی کی میرن؟؟خاهر شوهرام گوش شوهرمو پر میکنن میگن نبرش هیچکدوم ا اینا پولتو هدر نده.شوهرم اینجوری نبود انقد پرش میکنن میگن ولش کن مگ قذیمیا اینجو چیزا میرفتن از دسشون همش حرصو جوش ت استرسم دسام میلرزه انقد عصبیم .دوماهو ی ماهمه هنو سونو قلب نرفتم شوهرم آدم خسیسی نبود اونا اینججوری انداختنش ب جونم بعد حاملگیم اینجوری شده .خستم چجوری قانعش کنم

.ی صلوات برا آرامش دلم بفرستین❤

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

چه خواهرای احمقی

به اونا چه مربوط بگو مگه پولشو قراره شما بدین ؟؟!!! 

بروووووو حتما سونو رو نمیشه که نری 

زمان قدیم ، قدیم بوده الان فرق میکنه 

من آموختم زمانی شاد بودم که قلبی را شاد کردم❤

بگو قدیما خودشون گاو داشتن میدوشیدین شیر نمیخریدن

نون تو خونه میپختن

گله میبردن چرا

کلی مواد غذایی تازه میخوردن

بگو روزی ۲۰۰ گرم گوشت بخر

هفته ای یه مرغ بکش


 الان این کارا رو خودت میکنی ؟؟؟؟



در ضمن قدیما ۱۰ شکم پیزاییدن بلکه ۴ تاش سالم دنیا بیاد


برو در خونشون بگو تو زندگی من و بچم دخالت نکنید.

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730