فقط باید آسه بریم آسه بیایم دیگه...کاری نمیتونیم بکنیم...
چیزی هم بگیم حال خرابشون رو باید تحمل کنیم..
سری قبل یک کار افتضاحی کرد بعدشم قهر کرد که این بار دیگه ابرو داری نکردم....زنگ زدم به بابام همه چیو گفتم... انققققدر شاکی بودم که دیدمش زیاد تحویلش نگرفتم... یهو حالش بد شد.. دلش درد گرفت..اصلا افتضاح 😦
ولی بهش گفتم یکبار دیگه رفتار نامعقول یا حرفهای غ منطقی ازت بشنوم...پیش همه تعریف میکنم تا ابروت بره