تو چن تت تاپیک قبل ترم گفتم واسه اینکه مامان باباش راضی شن که این با پسر مورد علاقش ازدواج کنه رفته خونه پسره رابطه داشتن بعد اومده به خانوادش گفته اگه نزارین با همین ازدواج کنم تا آخر عمر مثل یه ننگ میمونم رو دستتون...بعد این جریان مامانش انقد ازش بدش اومد حاضر نشد ببرتش دکتر...این همکلاسیم با رفیق رفته دکتر زنان بهش گفتن پ ر د ش پاره شده....حالا بخش سوزناک ماجرا...پسره جواب تلفناشو نمیداده اینم رفته جلو در خونشون سراغشو بگیره پسره گفته وقتی خانوادت ذره ای بهت محل نمیدن من چرا آدم حسابت کنم..ینی دختره وحشی شده دیر میاد مدرسه تو کل تایم کلاس سرش رو میزه کلا تو زنگای استراحت داره گریه میکنه دوستاش به زور آرومش میکنن...از ی طرف دلم واسش میسوزه از ی طرفم میگم حقشه نفرین پدر مادر که دنبال آدم باشه همین میشه تو رو خدا مواظب دختراتون باشین
هر کسی اختیار کار خودشو داره دوست گلم اگه تاپیکامو نگاه کنی نود درصدشون درباره درسه
من واقعا شما منظورم نبودی، ولی آخه عزیزم، فلسفه نی نی سایت کمک به خانمهای متأهله، بعدشم اینجا اینقدر حرف از خیانت و مادر شوهر و خودکشی و.... میشه، خداییش برای سن شما کاملا نا امید کننده میشه زندگی، من اگر همسن شما بودم و تاپیکای اینجا رو میخوندم، عمرا اگه ازدواج میکردم.
گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای به راه درنه و هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت
منم تصمیم دارم فقط یه ناهار بخورم و شام یدونه میوه صبحانم که خوابم
من صبح ساعت شش بيدارم ميرم سر كار تا شش شب ،صحونه فقط كافي و يه تست ميخورم ،بعدش موز يا گردو ميبرم لإبلاي كارم تو أفيس ميخورم ،ناهر ميخام سبك بخورم كه شام فقط دور هم هستيم بتونم سر سفره باشم البته اونم برا خودم رژيمي درست ميكنم ،كالري شماري ميكنم از فردا ،كارم همش نشستي هست بجز يه روز در هفته كه نظارتي هست همش راه ميرم كل روز رو ،سر كار هم ماشينم رو ميخام دورتر پارك كنم كه نيم ساعت صبح نيم ساعت عصر پياده روي كنم ،وقت داشته باشم هم تو خونه ورزش ،البته من با اين روش ٣٥ تا كم كردم ولي جديدا مسافرت بودم ده تاش برگشت