اره واقعا بدون پشتوانه اصلا نمیتونی پیشرفتی کنه حداقل چندسال اول زندگی. جالب اینه یکماه بعد عروسی ما ماشین خریدن واسه دخترشونم که چه خرجایی نمیکنن . منم همه جا تو فامیل خودشون نشستم گفتم همه خرج عروسی و خودمون کردیم مامان اینا اصلا نفهمیدن چجوری پسرشون دوماد شده. .
باباش همش می گفت پسرمون عروسی کرد یه کوه از دوشم برداشته شد منم سر میز شام گفتم باباجون عروسی ما که کوهی نبود واستون عروسی دخترتون متوجه میشین بچه سرو سامون دادن یعنی چی. . البته مقصر اصلی شوهرمه که خودشو بینیاز جلوه میده چون از ۱۱ سالگی سرکار میرفت خودش حس میکنه که وطیفه کسی نیست کمک کردن
فکر کنین تو مراسم عروسی واسه اینکه برخلاف رسم خانوادگیشون تو تالاری که پدر شوهرم سهامداره عروسی نگرفتیم بجاش یه تالار شیک تر گرفتیم میشه گفت نصف فامیلاشون تو قیافه بودن تا یکساعت کسی ننیرقصی بعد که دیدن کسی محلشون نمیزاره خودشون پاشدن اومدن وسط. . خلاصه من عروس بده هستم فک کنم
منم خیلی سرسنگینم تا جایی که خودشون جلو روم میگن فلانی تحویل نمیگیره . بیچاره همسرم تو نامزدی میگفت من دوست ندارم خیلی صمیمی شیم طرفیتشو ندارن من ساده فکر میکردم موصوع جدی نیست. اما الان بهم ثابت شد. .
الان مشکل خیلی ها همینه.
من موندم 2 سال دیگه چی میخواد بشه!!!
واقعا سخته
مرد بیچاره وقتی میبینه اینهمه میدوه آخرش اینجوری کلی بهش فشار میاد و خجالت زده میشه
منم شوهرم همش سرکاره ولی بازم از ۱۵ماه به بعد هیچی پول نداریم... اه اعصابم خورده خورده.. خودم به جهنم دوتا بچه هام گناه دارن
شوهر منم 4رونیم صبح میره ساعت 10 میاد بازهم تو مخارج میمونیم 😫😫😫
