2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

آقاازقدیم گفتن ((جارے نداره ســــــــــریارے))✌

خانما برا خانه دارشدنم صلوات مرسی🌹اگه دلت برادست خط بچگیت تنگ شدبادست مخالفت بنویس🌹چقدرسخت تنگ ماهی بودن بشکنی قاتلی نشکنی زندانبان🌹  

جاری همینه دیگه منم کاری با جاریم ندارم ولی اون خیلی از من بدش میاد خیلی کم همدیگرو میبینیم شاید اصلل وقتی واسه دلخوری هم نداشته باشیم ولی اون از اول از من بدش میومد

2731

وای ترو خدا دیگه از جاری نترسیت

ولش کن گور باباش هرچی گفت ده تا جواب بده 

مگه جاری کیه که انقد واستون مهمه یا ازش میترسین

دختر قشنگم❤بارانِ من❤تو بهترین معجزه خدایی واسه من و بابایی بعد از ۸ سال❤خدایا شکرت❤
2738

وای کثیف ترین موجودی که دیدم جاری منه ؛اگه جاری منو ببینی مطمئنا به جاری خودت امیدوار میشی؛امشبم خیلی دلم گرفته خیلیییییی

باید فقط به خدا پیله کرد زیرا فقط با اومیتوان پروانه شد😍😍
بخدا دست خودم نیس هرچی دلش بخواد میگه تیگه میندازه 

چرا؟

مگه تو زبون نداری؟

اون چی داره که تو نداری؟

بابا تروخدا یه ذره ارزش واسه خودتون قائل باشین و اعتماد به نفس داشته باشین

حالا شوهرو چون تا اخر عمر میخوایم باهاش زندگی کنیم بعضی وقتا کوتاه بیاییم بد نیست

ولی اخه تروخدا جاری مگه کیه که بخواد ازش بترسی و فکرت درگیرش باشه

دختر قشنگم❤بارانِ من❤تو بهترین معجزه خدایی واسه من و بابایی بعد از ۸ سال❤خدایا شکرت❤
اقا من تجربه کردم راهی که جاری رو تا سر حد مرگ میسوزونه اینه که شوهرت محلش نده 😂😂

من اصن جاری ندارم عروس اولیم 😐احساس میکنم اگه یروز جاری دار شم خیلی ازش بدم بیاد😐😂این موردیم ک گفتی خوبه واقعا شوهر من محل به زن جماعت نمیده حتی خواهر خودش ... فقط باخودم راحته و همه جوره ... جاریمو میسوزونه حتما😂

دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز