"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"
حالا واجب بود خونه برادرشوهرت اخه یکم خودداری بد نیستا وقتی تو خونه اون اینکارو میکنید بهش اجازه میدی که به روت بیاره من اگه کسی تو خونه ما رابطه داشته باشه خفش میکنم
نه متاهلم چهار سال والا ما خونه خودمون آخ و آوخ میکنیم خونه مردم دوران عقد رابطه داشتی ...
والا ما تا حالا خونه ای که کسی باشه رابطه کامل نداشتیم...چون بدون صدا نمیشه...خلاصه ریسک نمیکنیم
"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"