2726

سلام..بچه ها من امروز فهمیدم مادرشوهرم چقددددر بدجنس وپلیده..

اول ازهمه ی چیو توصبح بدم بهتون(من طبقه اول میشم مادرشوهرم طبقه دوم ومادرشوهرش(مادربزذگ همسرم)طبقه سوم تنهازندگی میکنه ویه مدتیه بنده خدا توکماست ینی نه میتونه حرف بزنه مثلا حرف میزنه ولی به زورنه راه بره رو ویلچره..کلا غذاشم باید باقاشق بدی بهش دستاش سستن.. وهرروز مادرشوهرم غذاشو میبره بالا وبهش میده هرهفته هم دختراش میان میبرنش حمام...الان دختراش رفتن کربلا مادرشوهرم ازدیشب هی بهم میگفت وای فردا من باید ببرمش حمام وای فلان...امروز اش درست کردم گفتم یکم ببرم به مادربزرگ..که رفتم بالا درو بازکردم دیدم صدامیاد مادرشوهرم توحمام حین حموم کردنش میزدتش😞 بیچاره صداشم درنمیومد ی صداهایی ازخودش مثل ناله درمیاوردوهمش میگفت خدایا خدایا..رفتم درو هل دادم بازنشد گفتم دروبازکنید چیشده مادرشوهرم دروبازکرد دیدم مادربزرگه همچین گریه میکنه بخدا قلبم دردگرفت تواون وصعیت دیدمش😭😭😭 گفتم چیکارمیکنید این خودش جون نداره داره میمیره شماچرا میزدینش برگشت گفت حقشه یک عمر زحمتش بامن بوده(درحالی که اصلا اینجورنیست عمه های شوهرم بهش میرسیدن نه مادرشوهرمناگفت اذیت میکنه دسشویی کرده بود وسط پذیرایی داشت مثل سگ دروغ میگفت کمک کردم اوردیمش بیرون گفتم من دیگه میرم پایین اومدم خونمون..چند دیقه بعد مادرشوهرم اومد پایین گفت ببین به هیشکی چیزی نمیگیا مخصوصا به ....(ینی شوهرم) بعدم پدرشوهرم اومد گفت چیشده گفتم هیچی..ولی عذاب وجدان داره خفم میکنه هیشکی حال منودرک نمیتونه کنه صحنه ای ک امروز دیدم رو هم هیییچوقت فراموش نمیکنم 

بارها دیده بودم که مادرشوهرم وقتی پدرشوهرم نیست چقد رفتارش با مادربزرگ فرق میکرد نمیدونم شاید قبلا هم اذیتش کرده..بنظرتون چیکارکنم من؟به شوهرم بگم همه چیو؟؟یا اکه نگم ودوباره این اتفاق بیفته خودمومقصرمیدونم..چیکارکنم اخه؟

خدایاشکرت

باید بگی حتی اگه به ضررت باشه

قلبم درد گرفت خدایا😭

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 

چیزی نگو خودت کاراشو بکن به عهده مادرشوهر نذار

 « فقد ملئت بطونکم من الحرام و طبع علی قلوبکم شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.»  امام حسین علیه السلام

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

هم بگو ب شوهرت اون بدجنسو هم اینکه خودت کاراشو بکن ثواب داره

کاش یه مغازه بود! 🏡آدم میرفت میگفت بی زحمت یکم "خیال خوش"میخوام😌...ببخشید این "خنده های از ته دل" چندن؟😅 آقا؟ 😔این "آرامشا" لحظه ای چند؟😥 این "بی خیالیا" که میپاشن رو زندگی مشتی چند؟ 🙂از این "روزایی که بی بغضن" دارین؟😣 از این "سالای بی رنج" اندازه دل ما دارین؟! 😞این "شادیا" دوام دارن؟!🤔  نه... 😭کاش یه جایی بود میشد رفت و بگی آقا یه "زندگی" میخوام .. بیزحمت جنس خوبش💔😔

حتما بگیا😲😲😲

خدا عین همین پیرزن سرش بیاره نتونه گردنشو تکون بده عوضی 

اتفاق میفته رفیق...شاید دیرتر شاید دورتر...زمانیکه صدای قهقه ت خط بطلان میکشه بر تموم غمهاییکه کنج دلت جا گرفتن تا یاداور روزهایی باشن که هرچند سیاه هرچند تلخ اما گذشتن..طاقت بیار و ببین اون اینده ای رو که حق توئه..خدا هواتو داره خدا هوامونو داره دلسرد نشو از های و هوی گذرای باد..اتفاق میفته رفیق..❤💪

نه نگو چون شوهرت میره میگه برا خودتم مادر شوهره داستان در میاره ولی ببخشید چون انگار بنده خدا اخرای عمرشه بیشتر برو بهش سر بزن مراقبش باش مث بچه ها میشن پیرزنا واااای دلم هوای مادربزرگمو کرد دلتنگشم 😳

میسپارم کشور دل را به دستانت ولی              خواهشا مانند مسئولان ایرانی نباش
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730