ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
منم سی و یک سالگی ازدواج کردم. بعد اینکه یا آشنا مارو بهم معرفی کرد خودمون چند ددماه تلفنی و حضوری صحبت کردیم تا عقد هشت ماه طول کشید. مجردی خوبی داشتم. ازدواج منطقی. شوهرم بسیار مهربون تحصیل کرده وشغل دولتی خیلی خوب داره. خانواده خوبی داره. ولی واقع تا بیست و شش هفت سالگی اصلا تو فاز ازدواج نبودم. وبعدش تازه احساس کردم میتونم وارد زندگی متاهلی بشم. پس هر زمان خودت حس کردی واقعا بالغ شدی و از نظر روحی آمادگی پذیرش زندگی مشترک داری ازدواج کن. ببخشید طولانی شد😃
الان درس میخونی؟ سرکار میری؟ تو خونه با پدرت تنهایی؟
عزیزم خواهرت از یه جهت درست میگه. اینجا ایرانه. خدای نکرده زبونم لال فردا مجبور باشی تنها و مجرد توی خونه بمونی متاسفانه جامعه نمیپذیره.
همین الان که خواستگار داری سعی کن خوبشو انتخاب کنی.
هم دانشجوام هم سر کار میرم کارای خونه هم کاملا با منه
اره با پدرم زندگی میکنم
خواهرم هی میگه بیا بریم فلان مهمونی اونجا تو رو ببینن
بعدش هی به واسطه ها شماره خونه رو داده
اونا هم مورد میفرستن
اخه این همه عجله منو گیج کرده اصلا ارامش ندارم
تازه خودمم میدونم همشون رو واسطه فرستاده و پسره اصلا خبر نداره ناراحت میشم
خواهرم میگه تو امضا میکنی تا اخرشم به خودت ربط داره من فقط به واسطه ها ادرس میدم
خودت چی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
