2726
عنوان

همسرم منو درک نمیکنه

2254 بازدید | 110 پست

خانوما این موضوع ادامه تاپیک قبلیامه

گفته بودم که یکی از اقوام همسرم فوت شده ما تقریبا تا هفتمش هرروز شام و ناهار خونه صاحب عزا بودیم 

حالا چقد محیط اونجا میتونه ناراحت کننده باشه به کنار 

بعد غذا هم نمیتونسم اونجا بخورم اصلا خیلی روحیه م به این جور اتفاقات حساسه 

بدنم حسابی ضعیف شد دیروز مریض شدم اصلا بدنم جون نداره رفتم درمانگاه سرم و امپول و این چیزا داد با دارو ک دارم مصرف میکنم 

من فکر نمیکردم انقدر خونه مادرشوهرم بمونیم

یعنی از صبح تا شب خونه صاحب عزا بودیم و شب خونه ماذرشوهرم(چون خونه هاشون بهم نزذیکه) من واقعا مریضم نیاز ب دوش دارم لباس ب اندازه کافی ندارم واقعا نمیتونم ی جا انقذ بمونم اونم عزا واقغا هرلحظه ش دارم عذاب میکشم

بعد مریضم شدم واقعا ذارم دیوانه میشم ب همسرمم میگم میگه غر میزنی هر وقت میایم اینجا زهرمارم میکنی 

خب اخه چیکار کنم واقعا خونه مامانمم ک ازم دوره دیر ب دیر میریم شاید ماهی ی بار دوماهی یبار شایدم طولانی تر، بیشتر از دوسه روز نمیتونم بمونم 

من برنامه ریزیای خودمو دارم همسرم اصلا منو درک نمیکنه چیکار کنم ب  نظرتون؟؟ 

هرچیزی باید همون موقع که ذوقشو داری اتفاق بیفته.. بعدش دیگه بی فایده س

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
خب بیشتر برو خونه مادرشوهرت خونه صاحب عزا نرو چه نیازی هست بری  اگه برن تو تو خونه باش

مادرشوهرم میگه بایذ بیاین گله میکنن از من 

همه عروساشون هستن شماهم باید باشین

حالا این روزا مریض شدم نرفتم ولی اونا شام و ناهار اونجا بودن من همه ش تنها خونه 

خسته شدم 

هرچیزی باید همون موقع که ذوقشو داری اتفاق بیفته.. بعدش دیگه بی فایده س
خب اونا الان عزادارن ی کم خودتو جای اونا بزار

خب چرا خودمو بزارم جای اونا 

خب روز ختمش بودیم سومش بودیم هفتمش رفتم مسجد با این وضعم

صبح تاشبم خونه صاحب عزا بودیم دیگه چ جوری درک کنم 

هرچیزی باید همون موقع که ذوقشو داری اتفاق بیفته.. بعدش دیگه بی فایده س
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730