من یه پسرعمویی دارم ک همسن خودمه
تو 16 سالگی مامانش رو متاسفانه از دست داد
یه پسر اروم، مودب، درسخون، خجالتی.....
تنها شد
خیلی باهم صمیمی بودیم
ولی منم ک ازدواج کردم خیلی فاصله ها بیشتر شد.
دو سال ندیدمش ووقتی دیدمش سیگاری شده بود، الانم باز دوساله ندیدمش و شنیدم که معتاد شده
خیلی ناراحتم براش. انقدر ناراحت ک نمیتونم بگم
از دیروز ک فهمیدم یه لحظم از فکرش نتونستم بیام بیرون.......
فقط 23 سالشه😔😔😔
ادم دلش برای جوان ها میسوزه.خدا کمکش کنه
مقصر تو نیستی ولی میتونی کمک بهش بکنی
از این گرفتاری نجاتش بدی
خب اگه تو ازدواج نمیکردی یعنی میخواستی با اون ازدواج کنی
مادر نعمت
خدا بزرگه کاشکی که یکی کمکش کنه
خب باهاش حرف بزن چ اشکال داره راهنمایش کنی
تنهایی انسان رو به اعتیاد میکشونه میخوان خلا رو پر کنن متاسفانه به اجبار رو میارن به این مواد افیونی البته الانم دیر نشده دورو برشو بگیرید بهش اعتماد به نفس بدید تا بتونه ترک کنه و زندگی جدیدی رو بسازه
خب فامیلیدراحت پیداش میکنی
خودشم یکم‌سست بوده
اینکه نشد ادم تا مشکل پیدا میکنه سریع بره معتاد بشه
ما یه فامیل داریم هم پدر هم مادرشو تو سن کم از دست داد
ولی الان دکترا داره
