واااای نگووو
بابای من ضایعه نخاعیه،خونه نشین نیستا سر کارم میره حتی،الان دوماهه فقط درد میکشه کلیه هاش سنگ آوردن سنگ شکن کرد ولی باید آب بخوووووره و راه بره تا دفع بشه که نمیتونه 😥😥😥
مامان بزرگم خودش ۲ تا پرستار داره کل این دوماهو اومده بست نشسته خونه ی ما.
در شورتیکه وقتی بابام سرحال بود مامان میگفت بیا با عصبانیت میگفت خونتون اذیت میشم.
الان مااامانم اسیره،امروز آب میخواسته من نشنیدم به خداااا نشنیدما آب آوردم براش میگه همتون بمیرید به جز رضا(داداشم)
جلوی مامانم میگه شیر سگ خوردییی 😔