ای بی خبر از حال بیمارم...رفتیُ خود را به که بسپارم؟باور نکردی حرف قلبم را... آرامجانم دوستت دارم....دوستت دارم💔 دردت ،به قلبُ روح و جانم زد...عشقت فقط زخم زبانم زد...جاااانم تو بودی ،زندگی بو برد...آخر تو را برد و به جااانمزد...تو رفتیُ شد روزگارم سیاااه،منم آنکه ماند ،منتظر چشم به راه،چه ماند از دلم؟ غیر ازاین اشک و آه
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
ای بی خبر از حال بیمارم...رفتیُ خود را به که بسپارم؟باور نکردی حرف قلبم را... آرامجانم دوستت دارم....دوستت دارم💔 دردت ،به قلبُ روح و جانم زد...عشقت فقط زخم زبانم زد...جاااانم تو بودی ،زندگی بو برد...آخر تو را برد و به جااانمزد...تو رفتیُ شد روزگارم سیاااه،منم آنکه ماند ،منتظر چشم به راه،چه ماند از دلم؟ غیر ازاین اشک و آه