من زود وابسته میشم ،بارها گفتم تو همه چی شکست خوردمو به ته خط رسیدم ،الان قبل دانشگام یه پسر خودش بم پیشنهاد رابطه داد منم جوگیر شدم گولم زد قبول کردم حالا بام خوبه اما هر وقت اسم از ازدواجو تو که اینقد بام راحتی چرا منو نمیگیری میارم ،میگه قرارمون این نبود،اهل ابراز علاقه نیست ،از اونطرف وابستش شدم از اونطرف نمیدونم قصدش چیه ؟منم از رشتم از کار مجبوریم ناراحتم خواستگارامم سن بالان به حمایت اون که سنش برام مناسبه نیاز دارم ،اون میگه میخام پولدار شم بعد ازدواج کنیم خیلی کلافم،بنظرتون چطور متقاعدش کنم که بیاد خواستگاریم ؟از اونر کل گیرا رومه