امشب دعوت کردم داداشمو باخانومش،وقت ظرفا گفت بزارمیشورم دوبشقابو شست باهام بقیرو رو اپن گذاشت من بدبخت تنها شستم😶خخ،خیلی ساکت و آرومه اصلا تا باهاش حرف نزنی حرف نمیزنه همه میگن چه عروس ساکت وآرومی،داداشم ازش میترسه،نه تل تو گوشیش داره نه هیچ برنامه اینترنتی داداشم،نگین خواهرشوهربازی درمیاری نه.چند وقت پیش با داداشم دعواش شد زنگ زد به طفلی مادرم چی بارپسرت کردی باهام دعواکرد مامانم طفلی گریش گرفت هیچی نگف.خدایی هیچ وقت تو زندگیشون دخالت نکردیم،هیچکدوممون،ولی میدونم اون هیچکدوممونو نمیخواد،زن داداش دیگم میخواست بره خونه مادرش داداشم باماشین بردش نمیدونی جلو مامان بابام چه قشقرقی راانداخت ورفت خونه باباش که چرا زن غریبه سوارماشینت کردی مثلا جاریشه😐،همش میگین خواهرشوهر بده مادرشوهر بده،چرا هیچوقت نمیگین عروسم بده😕