نفهم بیشعور اصلا اعصابشو ندارم حرف میزنه دلم میخواد خفش کنم جدیدا نمیتونم تحملش کنم همش در حال ایراد گرفتنه دیروز خونرو جارو زدم امروز میگه خونرو یه هفتس جارو برقی نکشیدی میگم دیروز که بیرون بودی پدرم درومد انقدر تمیز کردم گفت ولی هیچ وقت خونه تمیز نیست بلد نیستی تمیز کنی حالا خداییش همیشه خونه تمیزه مریضه گیر بده امروز بعد ناهار ظرفارو شستم قابلمه باید خیس میخورد رفته تو اشپزخونه میگه همیشه ظرفشویی کثیفه قابلمه ی نشسته ظرفارو نمیشوری گفتم همشو شستم گازم تمیز کردم فقط باید خیس بخوره هی بهم گفت کم فیلم بازی کنی بشوری میره هی منم توضیح میدادم گوش نکرد اخرش قاطی کردم زدم به دادو بیداد که مگه بچتم هی میگی دروغ میگی سر یه قابلمه هر کاری میکنم ازم ایراد میگیری منم هزار تا کمبود دارم انقدر غر نمیرنم تا همین حد از دستم برمیاد همینی که هست اونم گفت صداتو بیار پایین تخم سگ گمشو برو خونه بابات کثافت اشغالو ...... حالم بهم میخوره ارش انگاذ کلفت گیر اورده