ماموریت سختیه. . بزرگ کردن و تربیتش. . دخترا لطیفن حساسن غصه خورن. . . من احساس میکنم تواناییشو ندارم دختر داشته باشم جرات ندارم 😩مادر بودن سخته مادر دختر بودن سختتر. .
ان شالله این تیکر نشون میده که سال ۹۹ سالی پرا ازشادی و خبرهای خوبه واسه من...واینکه سال ۹۹ پسرم تو بغلمه... 😁😁😁میشه یه صلوات واسم بفرستی واسه اینکه ان شالله خدا یه پسرصالح وسالم بهم هدیه بده ....ان شالله شماهم حاجت رواشی
ان شالله این تیکر نشون میده که سال ۹۹ سالی پرا ازشادی و خبرهای خوبه واسه من...واینکه سال ۹۹ پسرم تو بغلمه... 😁😁😁میشه یه صلوات واسم بفرستی واسه اینکه ان شالله خدا یه پسرصالح وسالم بهم هدیه بده ....ان شالله شماهم حاجت رواشی
من همیشه دوس داشتم بچه اولم پسر بشه بعدی دختر که وقتی بزرگ شدن دخترم عاشق دوست برادرش بشه.
عشقولانه داشته باشن.نخندین دیگه دوس داشتم😅
ولی نشد که بشه دخترم ۳سالشه و دیگه قصد بچه دار شدن ندارم😁
شوهر من مُرده💛💛💛این بار اولی نبود،که توی قلب من میمرد ،اون با نگاهای عجیب کفر منو درمیاورد،هرز میپرید من کشتمش،در فکر کشتن کشتمش،من اون بد لعنتی رو در عشق و نفرت کشتمش،👈شوهرم تو قلب من مرده یعنی خودم کشتمش،امیدوارم خیلی زود واقعا بمیره👉من خیلی آرزو ها داشتم ارزوی داشتن یه زندگی آروم یه خانواده خوشبخت اینکه تو خونمون باهم پشت به پشت با مشکلات روبرو بشیم.آرزوی شنیدن جمله نگران نباش تا ته دنیا باهاتم😔آرزوی داشتن دوتا بچه یکی دختر یکی پسر که تو خونمون همیشع صدای خندشون باشه.وقتی شوهرم از سر کار میومد باخنده بریم استقبالش .صدای خوشیمون به آسمون برسه.اما نشد....شوهرم دلش بامن نبود...وقتی من با گریه تو بغلش میگفتم عاشقم باش...اونو تو بغلش میگرفت و میگف بدون تو میمیرم تو عشق منی😢😢😢...وقتی واسه آیندمون خیالپردازی میکردم اونم تو فکر این بود چجوری میتونه اونو دیوونه خودش بکنه ....حالا من موندم و آرزوهایی که شاید دیگه نشه بهشون رسید.منم یه زن جوون با آرزوی یه زندگی معمولی............
شوهر من مُرده💛💛💛این بار اولی نبود،که توی قلب من میمرد ،اون با نگاهای عجیب کفر منو درمیاورد،هرز میپرید من کشتمش،در فکر کشتن کشتمش،من اون بد لعنتی رو در عشق و نفرت کشتمش،👈شوهرم تو قلب من مرده یعنی خودم کشتمش،امیدوارم خیلی زود واقعا بمیره👉من خیلی آرزو ها داشتم ارزوی داشتن یه زندگی آروم یه خانواده خوشبخت اینکه تو خونمون باهم پشت به پشت با مشکلات روبرو بشیم.آرزوی شنیدن جمله نگران نباش تا ته دنیا باهاتم😔آرزوی داشتن دوتا بچه یکی دختر یکی پسر که تو خونمون همیشع صدای خندشون باشه.وقتی شوهرم از سر کار میومد باخنده بریم استقبالش .صدای خوشیمون به آسمون برسه.اما نشد....شوهرم دلش بامن نبود...وقتی من با گریه تو بغلش میگفتم عاشقم باش...اونو تو بغلش میگرفت و میگف بدون تو میمیرم تو عشق منی😢😢😢...وقتی واسه آیندمون خیالپردازی میکردم اونم تو فکر این بود چجوری میتونه اونو دیوونه خودش بکنه ....حالا من موندم و آرزوهایی که شاید دیگه نشه بهشون رسید.منم یه زن جوون با آرزوی یه زندگی معمولی............