من بعد ی سال تصمیم گرفتم بسپرمش یه خدا من علاقه ی ی طرفه ب کسی داشتم هیچوقتم نشد باهم دوست بشیم گهگاهی حرف میزدیم دیگه دیدم بی فایدس من از خودم گذشتم اما اون نه دیگه بدم اومدم تو دلم اه کشیدم ک خدا عاشقت میکنه و میفمهی و زجر بکشی چون خییلی دلم پر بود باورتون نمیشه خالی شدم سبک شدم حالا دوشبه میاد تو خوابم اولین شب ک دیدم اومده بود ریلکس رفتارش عادی بود ولی موهاش کلی سفید شده بود منم تو خواب اد رو موهاش زوم شدم یعنی تنها چیزی ک ذهنمو درگیر کرده موهاشه و تعبیر این خواب چیه
من بعد از گذر از رنج ها قوی تر خواهم شد💔دردی که مرا نکشد قوی ترم خواهد کرد
چقدر صدای آمدنِ پاییز شبیه صدای قدم های تو بود ملتهب، مرموز، دوست داشتنی... چقدر هوای پاییز شبیه دست های توست نه گرم، نه سرد، همیشه بلاتکلیف... چقدر صدای خش خش برگ ها شبیه صدای قلب من است که خواست، افتاد، شکست... چقدر این پیاده روها پر از آرزوهای من است نارنجیِ یکدست، پُر از آدم های دست در دست،مست...چقدر پاییز شبیه دلتنگی ست شبیه کسی که بود اما رفت کسی که دیگر نیست(: