آبجیا و داداشم خیلی نامهربونن
مگه آدم چقد میخواد زنده باشه که از همدیگه احوالی نپرسه
از داداشام توقع ندارم.ولی رابطه خواهری یه چیز دیگس.من 3ماهه زایمان کردم،خواهرام انگار نه انگار
عزیزم من وخواهراموبرادرم یلی به هم وابسته ایم اما ازپدرومادرم دلگیریم اونم بخاطراخلاق بدشون واحترام نگذاشتن به بچه هاشون
روژان جان شما ازشون احوالی می پرسی؟یه دفعه نامهربان شدن یا از اول این حوری بودن؟
از چی ناراحتی بی مهری
آخی یعنی اصلا بهت نزنگیدن
منم همینطور ازشون دلگیرم خواهرم 26سالشه ولی همیشه مثل بچه هارفتارمیکنه وپسرم که 9سالشه روخیلی میچزونه واذیت میکنه هرچی هم بهش میگم دست ازکاراش برنمیداره
روژان یه شهر دیگه هستی؟ از خانواده دوری مگه؟
از اول اینطوری بودن یا تازگیا نا مهربون شدن!!!؟
الان اکثرن همینطوری شدن تا بهم نیاز نداشته باشن خبری نمیگیرن
گلبرگ جون شاید شما حساس شدین مگه بیمارستان نیومدن؟؟یا دیدن نی نی؟
کلا دوره زمونه دوره بدی شده آدما سرد شدن
ببخشید دوسیا مهمون اومد واسم
تو یه شهریم وتو یه محله.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
