بیاید هرکی راهنمایی کنع صلوات بفرستم براش سیاستا بیان

شوهرم عمل واریکوسل داشت بعد گف ب کسی نگو غرورش خورد میشد😐بعد من فایمکی ب خاهرشوهرم و.مادرش گفتم.ک اگ بعدا فهمیدن ناراحت نشن خاهرش کلی جبهه گرف ک اره قایم.میکنید منم بعدا چیزی شه قایم میکنم نمیگم و...منم گفنم من ارزش قاعل شدم گفتم داداشته ک نمیگ بعد الان چندروزه خاهرشوهرم نمیاد پایین خونه ننش من از مادرشوهرم سراغ گرفتم گف خونه تکونی داره شوهرم صبح اومد بالا گف میدونستی ک خاهرزاده ام از پله مدرسه افتاده پاش اینحوری شده گفتم.ن ازمادرتم.پرسیدم خاهرت نمیاد چرا گف خونه تکونی داره الان من ب شوهرم گفتم نریم ملاقات چون تو عمل کردی خاهرت ی هفته بعد اومد بنظرتون چحوری میتونم حرفمو ب عمل بندازم خاهرش ب.ما نگف دخترش اونحوری شده عوضشو دراورد منم میخام ی هفته بعد برم ملاقات چون خاهرشوهرم ی هفته بعدعمل شوهرم.اومد.ملاقاتش بنظرتون چجوری شوهرمو قانع.گنم