چرا زندگیم پر درد شده؟دیروز خواهر خودم و دوتا خواهر ناتنیم اومدن خونمون مثلا عیادتم برا شام نموندن رفتن بعد رفتن همه دیدم دخترم بزرگترم یه جوریه همش میاد بهم می چسبه اهمیت ندادم دیدم دشویی نمیخواد بره میترسید مشکوک شدم اومد کنارم دراز کشید دیدم رنگ بروش نیست پرسیدم مامان جون از چیزی ترسیدی؟کسی کاری کرده یکی یکی اسم همه رو گفتم اخرش گفت خاله منو برده حموم انگشت کرده تو با.س.نم از دیشب دنیا رو سرم ویرانه