حوصله ندارم دایی قرص خوردم می خوام بخوابم
قرص خورد و خوابید و دیگه هیچوقت بیدار نشد😔
آب بده مامان بزرگم تو بیمارستان
گفت منم دوست دارم
از در رفتم بیرون و دیگ نه دیدمش و نه صداشو شنیدم و نه هیچ نشونی ازش . . .
برو ناز دونه بابا بخواب فردا حرف میزنیم
اخرین جمله بابام بود بهم که دیگه فرداش بابام زنده نبود
زن دایی مامانم، خیلی دوسش داشتم اونم منو
یک ماه قبل عروسیم دیدمش محکم بغلم کرد گفت یه عالمه پول گذاشتم کنار که تو عروسیت بریزم رو سرت، یه هفته بعدش مرد
فردا با داداشت میایم خونتون
بابام شب که پیشش بودیم گفت بهم و صبحش ایست قلبی کرد😔😔
۱۲ سالم بود ک بابام فوت شد .چیز زیادی یادم نیس فقط هر وقت مامانم میخاس دستشو بگیره میگفت بزار تیام دستمو بگیره .ته تغاری بودم خییییییلی دوسم داس😢😢😢😢
بابام ب مامانم گفت مواطب دخترمون باش نزاری این فامیلای از خدا بیخبرت اذیتش کنن😭😭😭 بعدش من خوابیدم ولی تا صبح با مامانم حرف زده بودن نزدیکای صبحم تموم کرد😭😭😭 بابام سرطان داشت...
من خیلی سخت کار کردم اما عذاب کشیدم. این آخرین وداعمه
بعد خودکشی کرد
جمله اخرش که حساب نمیشه..ولی برای مادربزرگم تسبیح خریده بودم از مشهد...الان چند ساله که فوت شده.چند روز پیش عمم بهم گفت که قبل فوتش بهم گفته بود اینو پارلا برام خریده و خیلی دوسش دارم..خیلی گریه کردم وقتی اینو شنیدم
عموم بپد ک ناراحت شد ازدستم بخاطراینک بابام قهربود نمیرفتم خونش میگفت باتودیک کاری ندارم منی ک خیلیم دوسداشت
امروز میای منو ببینی ؟
پدرم وقتی که تو بیمارستان بود ، فوت کرد و من ب جنازش رسیدم فقط 😭😔😣
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
