2703
2553
عنوان

شوهرم بهم گفت

| مشاهده متن کامل بحث + 1727 بازدید | 98 پست
خودمم همین فکرو میکنم چون منو پیاده کرد و رفت

اون لحظه ک ب کیفت گیر داده میگفتی از چی دلت پره 

مشکلت چیه اگه حالت خوب نیست نمیرم

آرامش خودتون رو فدای بی شعوری دیگران نکنید😊
من اگه شوهرم بهم اینجوری میگفت بخداوندی خدا طلاق میگرفتم😐😐

من که همونجا پیادع میشدم جیغ و داد که اگ یکی بود آرایش غلیط و مانتو کوتاه و .... خجالت نمیکشیدی با من که زنتم خجالت میکشی اصن خودت چه تحفه ایی منم که باید خجالت بکشم😂😂😂😑😑😑اعععصااب نداریم والاع

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

آره،بدش میاد کرم بزنم صورتم یا آرایش کنم،اصلا آرایش نکردم کرمم ضدآفتاب یذره زدم معلوم نبود

یعنی داریم هنوز از این یه قرنیا ؟!

بگو ببین خجالتت میشه با من راه نرو کسی اجبارت نکرده 

من خجالتم میشه با این افکارقدیمی تو باتو هم قدم شم 

2720
2714

واقعن متأسفم براش شوهره منم همینجوری بود ی وقتایی الان خوب شده نترس جوابشوبده ازش دلیل بخواه ک این رفتارش براچیه وگرنه پروترمیشه هی میخواد به همه چیت گیربده اونجوری بیشتر عذاب میکشی .منم شوهرم روعطر زدن حساس بود هروقت میزدم کلی چرط وپرط میگف ومیشکوندشون. اما منطقی باهاش حرف زدم وقانعش کردم والان بعضی وقتا خودش برام میگیره

مهم نیس درموردم چی فکر میکنن،،مهم اینه انقدرمهمم ک میشینن راجبم فکر میکنن😉☺

اسی ی چی میگم میرم ناراحت نشو ولی خاک تو سرت با این شوهرکردنت این عقب افتاده چیه ک تو زنش شدی؟!!

ی شب خسته و کلافه از کارای روزمره در حالی ک پسر کوچیکمو گذاشته بودم روی پام و تکونش میدادم ک خوابش ببره پسردوسالم اومد جلوم وایساد گفت مامان دُمّه هامو میبندی؟نگاش کردم اشک تو چشام حلقه زد گفتم آره ک میبندم عمر مامان!با بستن آخرین دکمه، ی قطره اشک از رو گونم سر خورد اومد پایین...وقتی داشتم دکمه هاشو میبستم ب این فکر کردم ک چند سال دیگه پسرم اونقدر بزرگ میشه ک دیگه ب دکمه نمیگه دُمّه و اون روز قطعا خودش دکمه هاشو میبنده همون لحظه دلم واسه لحظه ای ک دکمه هاشو میبستم تنگ شد...
شوهرت شکاک یا طلبس یا خشک مذهبه!!؟؟؟

عزیزم اینجا خانوم داریم همسرش طلبه ست دنبال جراحی بینی و ژل لبه😁این حرفا چیه

پای مادرتان را ببوسید،آنقدر که به گریه بیفتد.از گریه ی او شماهم به گریه می افتید.آنجاست که کارتان روی غلتک می افتد و درهایی که به روی خود بسته اید را خدا باز میکند.
هیچیم نیس،چون ضدآفتاب یذره زدم صورتم گفت بو کرم میدی

چه مشامیم داره من چندروزپیش اسپره خریدم خالی کرده بودم تو سرم میگفتم بوش خوبه شوهرم میگفت بو نمیاد گولت زدن😑

جمله عباس معروفی وصف حال اینروزای خیلیاست:ما نسل بدبختی هستیم دستمان به مقصراصلی نمیرسد ازهمدیگرانتقام میگیریم!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز