logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  سبک زندگی
  3.  ورزش و تناسب اندام
  4.  لاغری و اب کردن چربی ها
2726
بامبینو
عنوان

لاغری و اب کردن چربی ها

476 بازدید | 33 پست

 خانمای مهربون اینجا بگید چی باعث شده زودتر وزن کم کنید و چربی هاتون زودتر اب بشه من هرروز باشگاه میرم باید ده کیلو دیگه کم.کنم تا الان چهارکیلوکم شده ولی حس میکنم این شکم و پشت لعنتیم اب نمیشه و سفت ترشده😢خوشحال میشم اگه تجربه ای دارید راهنمایی کنید 

1398/07/25
|
00:00
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

الان توی یه تاپیک دیگه گفتم اینجاهم میگم


صبحها ناشتا یه لیوان آب ولرم یه قاشق عسل و یه قاشق دارچین قاطی کن بخور. شبم قبل خوابت یه لیوان آب گرم و یه قاشق عسل و یه حبه سیر رنده کن بخور و بخواب. معجزشو میبینی

❤️BE WITH GOD BE KING❤️
1398/07/25
|
00:02
2728
سرم یستی
الان توی یه تاپیک دیگه گفتم اینجاهم میگم صبحها ناشتا یه لیوان آب ولرم یه قاشق عسل و یه قاشق دار ...

معجزه مورد دوم خفه شدن خود طرف از بوی گند دهنش نیس عایا

تا دهان مفت و گوش ها مفت اند... پشتمان حرف مفت بسیار است !
1398/07/25
|
00:03

من ورزش شکم میکنم سنگین..غذامو همه چی میخورم ولی کم..چای سماق هم میخورم..تو خونه پیاده روی هم میکنم...تو۲۰ روز۳ کیلو لاغر شدم

فرزندم، دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم....
1398/07/25
|
00:03
چجوری استفاده ميکنی عزيزم

دمنوش بدون ورزشو تحرک تاثیر نداره

فرزندم، دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم....
1398/07/25
|
00:04
2706
فرش بهشتی
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بیاین از سوتی هاتون بگید😁😂

noouri | 4 ثانیه پیش

تو لاین آرایشگری چه حرکتی بیشتر پردرآمد و خاصه بنظرتون ؟؟؟؟🤔🤔🤔🤔

peperony | 14 ثانیه پیش

چرا بهش حسی نداشتین

mahnaz4378 | 23 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2687
سیف
2730
آزمایشگاه جردن

تاپیک های به روز شده

اونا طوری بامن رفتار کردن

ببین اکثرا اینجورین دیگ حسود چ میشه کرد ...
53 ثانیه پیش

فیلم دخترعموم پخش شده داغونیم اصلا...

من همش تو اینستام چرا همچین چیزی ندیدم �...
53 ثانیه پیش

عکس جاریم که گفتم به شوهرم چشم داره😔

عزیزم من یه کلمه هم دروغ نگفتم
54 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
پربازدیدترین تاپیک های امروز
فیلم دخترعموم پخش شده داغونیم اصلا...
توسط   anafaraz  |  2 ساعت پیش
دعوای امشب منو خاهر شوهرمو داستان زندگیم لطفا بیاید باردارم
توسط   ارزود  |  1 روز پیش
کیاتوخونه لباسای جذب میپوشن شوهرم میگه....
توسط   yalda_banooo  |  23 ساعت پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

امروز تولد دوست دخترم بودیم،مامانای دیگه فکر میکردن من خواهر دخترمم+عکسم

دخترافسانه | 1 روز پیش

کیاتوخونه لباسای جذب میپوشن شوهرم میگه....

yalda_banooo | 18 ساعت پیش

دعوای امشب منو خاهر شوهرمو داستان زندگیم لطفا بیاید باردارم

ارزود | 18 ساعت پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
تو چند سالگی قضیه لک لکارو فهمیدین😂
توسط   پرنسس_جادوگر_  |  1 ساعت پیش
بیایین بازیه نفر بعدیی😁😁ببینین چه به شما میوفته
توسط   viva_la_viida  |  1 ساعت پیش
واقعا کسی هست از نون خ
توسط   زندانبان_بستنی_۱۴  |  1 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک