من اسمم لیلاس ١٨سالمه در سن 15سالگی عاشق پسر داییم شدم اونم همین ظور ما خونه هامون بغل هم بود هرروز همدیگرو میدیدم هر روز خونه همدیگه بودیم پسر دایی من23سالشه تو دوران دوستیمون خیلی دعوا میکردیم زیاد باهم خوب نبودیم ولی خوپ من عاشقش بودم خوپ طبیعیهخلاصه ی روز امد گف از دستت خسته شدم دیگه نمیخوام ادامه بدم من ازدواج کردم من ازدواج کردم من ازدواج کردم این حرفش تو سرم هی تکرار میشدش داغون شدم زدمش فشش دادم نفرینش کردم با کمال پررویی شناس نامشو بهم نشون داد یخ کردم اخه چطوری این زن گرفت ک من خبردار نشطم چراکسی بهم هیچی نگف چند ماه همش گریه بیخوابی غذا نمیخوردم اخه توقع نداشتم ما کاز بچه گی باهم بزرگ شدیم چند سال بطور اشکار همدیگرو میخواستیم بعد ها فهمیدم ک دوست دختر ش بوده و حامله شده مجبور شدن ازدواج کنن منم بعد چند ماه دوست مشترک داداشم با همون پسر داییم امد خاستگاریم منم سر لج بهش بلهه گفتم العان سه ماهه ک نامزدیم احساس میکنم بهش خیانت میکنم تو افکارم چون هنوزم پسر داییمو دوس دارم نامزدم از هرلحاظ سر تره از نضر تیپوقیافه مالی ولی ...
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
روزی چندین بار باهاش چشم تو چشمم وقتیک دست نامزدشو میگیره و میرن بیرون دلم اتیش میگیره
پسر داییت چیداره که نامزدت نداره...اون یه خیانتکاره عوضیه...ارزش نداره...بندازش از دلت بیرون...هر روز تو دلت بهش بگو تو لیاقت منو نداشتی...تو هم پیش اون قربون صدقه ی نامزدت برو
پسر داییت چیداره که نامزدت نداره...اون یه خیانتکاره عوضیه...ارزش نداره...بندازش از دلت بیرون...هر رو ...
هیچی هیچی بخدا نامزدم ازش خشگلترو خوشتیپ تر ولی نمیدونم چم شده ک دارم سعی میکنم اتفاقا تو تولد داداشم دستشو گرفتم یاهاش رقصیدم هی خودمو بهش نزدیک میکرطم یرگشتم دیدم اخماش تو همه جیگرم حال امدش
کم کم میگذره یادت میره خانواده با حاملگی دختره کنار اومدن 🙄
مجبورا ک کنار بیان ولی خدارو شکر من صد برابر ازش خوشگلترم ی دختر نیبتی گرفته وقتی دیدمش اصلا بهش حسادت نکردم چون ازش خیلی سرتر یودم ی دختر سبزه یکمی چاق دماغ ابپاشی اه اه
اشکالی نداره اگه بازم بخوای بخونی قرانو فدات شم عوضش مشکلت حل میشه...بریز تو گوشی گاهی که میاد تو فکرت بخون تا فراموش کنی...تا یه وقت خانمان سوزت نکنه این فکرای بیخودی و شیطانی