2726
عنوان

دنیای بدون پدر خیلی سخته و ترسناک

958 بازدید | 24 پست

مادرم از یه خانواده پولدار ولی با اصل و نسب بود.پدرم از یه خانواده ندار و بدون پدر بزرگ شده بود وقتی اومد خواستگاری مادرم فقط یه دانشجو بود بدون هیچی تازه زندگی با یه مادرشوهر بداخلاق هم جز شروطش بود.دختر را بدون هیج مراسم و خرجی بردن بعدم دیگه مادرم شد کلفت خواهرشوهر وکارهای خونه اون را انجام میداد.عمویی داشتم که از همون اول دور زنش و بچه هاش حصاری کشیده بود طوری که هیچ کس بهشون تو نمیگفت و یادمه اون سالها هنش با خواهر و مادر و برادرش قهر بود و کلی ضرر مالی هم به پدر زد.

مادربزرگ مادر را خونه نشینش کرد دختری که دیپلم کوهنوردی داشت و دماوند را فتح کرده بود از دوست و فامیل پاش را بریدن حسرت به دل خانوادش شد پول درستی بهش نمی دادن...هرچی مادر پسرفت میکرد پدر رشد میکرد تا اینکه تو اون زندگی پدر دکتر شد و بعدم برای کار به یکی از شهرستانهای خیلی خیلی دور افتاده رفت ولی مادربزرگ نزاشت که مادرم و ما باهاش بریم نه که مادر نخواد بره اصلا کسی نظرش را نپرسید.تو اون دوران یه بوهایی از خیانت پدر به مشاممون خورد ولی هم مادر هم ما سعی کردیم خودمون را گول بزنیم و همچنان پدر برامون یه بت تکرار نشدنی بود.مادربزرگ  که بالاخره مرد(سنگ دل نیستم خیلی اذیت میکرد) پدر ما را درست تو سال کنکور از تهران برد به همان شهرستان دور افتاده و انداخت تو اولین مدرسه ای که سر راهش بود.دانش آموز زرنگی بودم و ضربه سختی خوردم.

بودیم مدتها اونجا بودیم و فقط  پدر  رشد میکزد و ثروتمندتر میشد ولی دریغ از کوچکترین تغییری تو کیفیت زندگی خانواده.از وقتی پولدار شده بود اون عمویی که قبلا ها همش قهر بود باهاش صمیمی شد بچه هاش که بزرگ شده بودن سعی کردن به پدر نزدیک بشن.

و پدر که کلا زن و بچه هیچ وقت براش خویشاوند درجه یک نشدن دیگه به وضوح به اونا بیشتر اهمیت میداد و افسار زندگیش دست برادر افتاد از یه جایی به بعد بچه های برادر اخساس کردن که چه خوبه که ما و مادر کلا حذف بشیم و تمام تلاششون را کردن تا بشه.پدر که دیگه در عشق به برادر غرق شده بود به خاطر اونا این کار را کرد.البته دقیقا ۳ سال پیش باز شاهد شروع یه خیانت بودیم که این بار نشد خودمون را به متوجه نشدن بزنیم و بیان شد ولی مادر و ما سعی کردیم بیشتر بهش محبت کنیم گرچه که پدر هیچ وقت محبت ما براش مهم نبود.

از یه طرف اون خانم و از طرف دیگه برادر و برادرزاده ها همه دست به دست هم دادن تا پدر از زن و بچه بیزار شد و به قول خودش دور ما ها خط کشید.الان یک سال از تصمیم پدر میگذره مادر که در طول زندگی جز راه صاف کن پیشرفتهای پدر نبوده انگار حتی وجود مستقلی بدون پدر ندارد مالی هم هیچ چیزی  ندارد حتی یک میلیون پس انداز نداره برادرها هم که تا به حالا پادوی کارهای پدر بودن یه دفعه به راحتی آب خوردن پس زده شدن و شدن آس و پاس.

پدر حالا معتقده  که اینا همش زحمت خودشه و دوست داره بریزه به پای برادرزاده....

آیا واقعا انصافه؟ واقعا اگر پدر از اوتجا به اینجا رسید همراهی مادر نبود؟

حالا یه ساله که پدر ما را کنار گذاشته با این که خیلی ازش دلگیرم خیلی طول کشید بپذیرم که نمیخواد ماها دور و برش باشیم از روزی که این را پذیرفتم حالا یه غم بزرگتر اومده سراغم و اون این که "دنیای بدون پدر خیلی سخته و ترسناک".ضمن این که  دلم برای مادر خیلی می سوزد.

مرسی که درد و دلم را با این که طولاتی بود خوندین.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مثل من 

امضا م خلاصه داستاته😢

به زودی 😍😍حتما حتما در این مکان تیکر بارداری واقعی نصب میگردد😁😍😍😍😍😍😍😍 اهای شمایی که داری این امضا رو میخونی انشاالله به زودی بی بی چکت مثبت بشه😁 حتی شما دوست عزیز مجرد🤦‍♀️😊 البته اول ازدواج (یه صلوات  مهمونم کن مرسی)
2728
مثل من  امضا م خلاصه داستاته😢

امضات منو یاد یکی از اقواممون انداخت ک تو جوونی بیوه شد, همیشه میگه اگه کلاغم خواست تو اسمون کثیفی کنه, میگرده بچه یتیم رو پیدا میکنه روی سر اون کثیفی میکنه, یعنی یتیم شانس نداره 😢

امضات منو یاد یکی از اقواممون انداخت ک تو جوونی بیوه شد, همیشه میگه اگه کلاغم خواست تو اسمون کثیفی ک ...

دقیقا همینه 

چه قدر تو سری خوردم به خاطر یتیمیم حتی از شوهرم 

یادمه بچه که بودم زیادی بهم توجه میکردن که دست از پا خطا نکنم برا همین بچه های فامیل یادمه تو خونه مادربزگم گلدون شکستن انداختن سر من کلی منو دعوا کردن من نبودم روحمم خبر نداشت 

بعدش بهم میگفتن چون تو بابل نداری گردن بگیر باباهای ما دعوامون میکنن


به زودی 😍😍حتما حتما در این مکان تیکر بارداری واقعی نصب میگردد😁😍😍😍😍😍😍😍 اهای شمایی که داری این امضا رو میخونی انشاالله به زودی بی بی چکت مثبت بشه😁 حتی شما دوست عزیز مجرد🤦‍♀️😊 البته اول ازدواج (یه صلوات  مهمونم کن مرسی)
امضات منو یاد یکی از اقواممون انداخت ک تو جوونی بیوه شد, همیشه میگه اگه کلاغم خواست تو اسمون کثیفی ک ...

راست میگه به خدا 😔😔

کاش میشد زندگی تکرار داشت لا اقل تکرار را یکبار داشت
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730