2726

از همه جا خاطره داریم از خوابگاه تا خود دانشگاه. یادمه از خوابگاه بیرونمون کردن مثل خانه به دوش ها با وسایلمون داخل نماز خونه خوابیدیم تا فرداش بریم دنبال یه جا بگردیم اون شب تا صبح فقط دور هم میخندیدیم

چند روز بعدش کفش تو گرفتم روز اول که پوشیدم دزد برد تا یه هفته میرفتم به سر صحنه جرم ببینم دزده عذاب وجدان گرفته برگردونده یا نه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

از همه جا خاطره داریم از خوابگاه تا خود دانشگاه. یادمه از خوابگاه بیرونمون کردن مثل خانه به دوش ها ب ...

چرا بیرونتون کردن؟


اگه دوست داشتی درخواست بده می‌پذیرم    ولی در مورد موضوعات سایت لطفاً بی دلیل درخواست ندین
2728

هیچی والا ماه رمضون ترم ۲ بودیم نصف شب بود وسط محوطه خوابگاه یه دختره جیغ میزد پشت تلفن به دوست پسرش فحش میداد

مثل این که فهمیده بود بهش خیانت کرده بعد انقد فحش داد و خواهر مادر پسره رو آورد جلو چشمش تا پسره گفت کیه اون دختره

خانم همون موقع رفت دم اتاقش با مو میکشیدش تو حیاط و کتکش میزد🤣🤣🤣😂😂😂

خوابگاه قاچاقی واسه یه سال

هم اتاقیای عجیب غریب سال دوم که وقتی در مورد سفر ترکیه یا فشن صحبت میکردیم اونقدر براشون غیرقابل هضم بود که رفتن به رییس خوابگاه گفتن که ما ترویج فساد میکنیم...

و سال سوم که دیگه الحمدلله خونه گرفتم راحت شدمممم


اول ترم بود با دوستاس همکلاسیم دنبال کلاسمون بودیم ببینیم کجا تشکیل میشه 

به خیال خودمون رفتیم سر کلاس

 نگو کلاس جا به جا شده بود همه پسر بودن ما هم عین گیجا رفتیم نشستیم استاده هنوز نیومده بود

چشمتون روز بد نبینه کلاس تنظیم خانواده بود استاده هم از ساعت قبل شکل اندام های مردونه رو کشیده بود هنوز روی تخته بود! تازه دوزاریمون افتاد چه سوتی دادیم

یکی از دوستام گفت بچه ها این  ب ی ض ه س پای تخته؟؟

 زود باشین بریم!     

اگه دوست داشتی درخواست بده می‌پذیرم    ولی در مورد موضوعات سایت لطفاً بی دلیل درخواست ندین

یک شب امتحان البته میان ترم تواتاق بودیم آخه اتاقامون14نفرداخلش بودیم بزرگ بود.اون شب هفت نفرمون تواتاق هفت نفر هم تواتاق مطالعه بودن.داشتیم درس می‌خواندم یه دفعه یکی ازکنارپنجره آروم یه چی گفت حالاساعت12,شب همه جیغ زدیم ریختیم توسالن .همه وحشت زده سرپرست خوابگاه هم یه خانمه بودمشکل قلبی داشت غش کرد حالش بدشد فرداش هممون روکشیدحراست هرچی همه طرفداریمون میکردن.این خانم می‌گفت بایدازخوابگاه بیرونشون کنید.آخرهم ازمون تعهدگرفتن نگهمون داشتن .ولی بچه های رشته دیگه که اتاقشون ته سالن بودفرداش بهمون میگفتن وقتی شماجیغ زدین ماهم صدای پاشنیدیم داشتن فرارمیکردن.یااینکه یه سری تربیت بندی داشتیم می‌خواستیمبریم باشگاه هوابارونی بودماشین گیرنمی اومدسرویس دانشگاه هم نیومده بود14نفروایساده بودیم کنارخیابون منتظر تاکسی بویم یه نیسان اومدردبشه یه پیرمرده بود یکی از بچه ها باشوخی دست بلندکرد اونم وایساد برامون خلاصه14تادختر باچادر نشستیم پشتش رفتیم باشگاه کلی خندیدیم

چرا بیرونتون کردن؟

ما چون بومی استان بودیم و یه ساعت تا خونه فاصله داشتیم خیلی سخت بهمون خوابگاه میدادن نزدیک نوروز بود خوابگاه رو گفتن تخلیه کنین واسه مسافران نوروزی و گفتن برین داخل خوابگاههای دیگه بگردین جا پیدا کنین و به مسولا بگین ظرفیت اتاقا رو بالا بررن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730