بچه ها توروخدا الان وقت سرزنش نیست من خودم خیلی پشیمونم کلی هم پیش خدا گریه کردم پس خواهشا سرزنش نکنید
من 2 هفته پیش با پدر و مادرم دعوای بدی کردیم که بابام خیلی عصبانی بود منم همینطور
منم بخدا از روی عصبانیت یبار به خودش گفتم ازت بدم میاد و یبارم که داشتم به مامانم میگفتم شنید (گفتم به مامانم که به بابا نگو به اندازه ی کافی ازش متنفرم. اینو شنید)
الان خیلی ناراحتیم جفتمون باهم حرف نمیزنیم نمیدونم چیکار کنم
توروخدا دارم میمیرم از درون کمکم کنید چیکار کنم
مردونه برو بغلش کن بگو عصبی بودم منو ببخش
اشتی
برو ببوسش و عذر خواهی دستشو ببوس و بگو تو عصبانیت نفهمیدم چی گفتم همون لحظه تورو میبخشه مطمئن باش
برو بگو ببخشید بابا من خیلی دوستت دارم !
تورو خدا برو ببوسش از دلش دربیار امیدوارم پدرت 120سال سایش بالا سرت باشه..از طرف یکی ک در حسرت باباشه دارم میگم 9ساله ندارمش حسرتم شده اینکه بگم بابا کاشکی بودش برو سراغش ببوسش
ازش معذرت خواهی کن و بگو حلالت کنه
برو براش یک کادو خوب که دوست داره با یک شاخه گل رز بخر و بده بهش
برو پیش بابات و یک کادو هم بگیر حتی شده یه گلدون گل ببوسش خودش همه چیز رو حس میکنه.
برو بابات و بغل کن ببوس و معذرت خواهی کن همین
برو حتما غرورت و بزار کنار،پدر و مادر خیلی ارزشمندن دلشون و نشکن
خب راحت با بابات حرف بزن و بگو عصبی بودم یه چیزی گفتم .تو همیشه بابای خوب منی .
ازش معذرت خواهی کن هرچی زودتر بهتر به دق هم دیر سریع از دلش دربیار و بگو اشتباه کردم بچگی کردم شما بزرگتری نزار آغت کنه
عزیزم پور و مادر میبخشن
اونا ببخشن خدا میبخشه
براش هدیه بخر.دستاشو ببوس.بگو دوستش داری
سریع برو معذرت خواهی کن هرچی هم گفت به جون بخر هیجی نگو جز طلب بخشش
